زغالچی

تصاویر قدیمی زاوشت

ایزووش کئندینین مدنییت سایتی

باغات زاوشت در اول بهار

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 26 مارس 2021

بهار: اولین فصل از فصل های مناطق معتدل است. در نیمکره شمالی زمین، این فصل منطبق با سه ماه حمل، ثور و جوزا است.

بسیاری از مردم فصل بهار را آغاز زندگی دوباره طبیعت می دانند. در فصل بهار حیواناتی که داری خواب زمستانی هستند از خواب زمستانی بیدار شده و همچنان درختان از خواب زمسناتی هوشیار شده و رشد متو قف شده را در بهار دوباره آغاز می کنند.

فصل بهار فصل گل و جوانه است. درختان از پس زمستان سرد شکوفه می دهند و بوسیله زنبورها گرده افشانی می کنند. حیوانات نیز در این فصل شروع به تولید مثل می کنند.

فصل بهار که شروع آن با روییدن چمن ها با شکوفه سبز شدن درختان و گیاهان و شکفتن گلها همراه می باشد با معتدل شدن هوا در این فصل کشت و کار شروع می شود یعنی فصلی که مدت شب و روز آن مساوی هوای آن معتدل و مطبوع طبیعت زیبا و قشنگ که هر انسانی را به شادی و خوشحالی باز می دارد و دهقان کشت گندم زار و باغبان از تماشای رشد کاشت گیاهان خود لذت می برد

چله قاشدی

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 21 فوریه 2021

رسمی دیرینه و ماندگار در کهن فرهنگ آذربایجان ومنطقه بناب
♨️♨️♨️ چله قاشدی
شاید علاقه به اتش یا اتش بازی در نهاد هر فردی وجود داشته باشد ولی این علاقه واشتیاق به اتش در میان اهالی زاوشت بیش از همگان است وان نشانه اعتقاد قدیمی ایشان به اتش ودین کهنشان زرتشتی است نمونه این علاقه در موقعی نمایان میشود که اگر شخصی به صحرا برود قبل از هر چیز به دنبال تهیه اتش است .
✅آغاز اسفند ماه در طبیعت منطقه نیز تاثیر خود را با بیداری طبیعت شروع میکند اسفند ماهی که نزد مردمان آذربایجان به بایرام آیی معروف است
✅اول بایرام آیی آغاز بسیاری از مراسمات درون منزل است از قبیل خانه تکانی برای بانوان که منتظر خروج چله بودند.
🌷🌷اول اسفند نوید بیداری طبیعت به مردمان را میدهد و آغازی است برای روحبخشی زمین و شادی مردمان منطقه.
🌷🌷مراسم سال جدیداز اولین سه شنبه اسفند ماه شروع میشود بعد از غروب اولین سه شنبه اسفند مردم مراسم چله قاشدی را انجام میدادند ودر ان اقدام به بر پایی اتش در هیمه های بزرگ میکردند مراسم چله قاشدی هر سه شنبه شب اسفند ماه برگزار میشد وهنگام روشن شدن اتش پاره هایی از آتش را به هوا پرتاب میکردند ومیگفتند ((چله قاشدی سلطانین شلوارین گوتدی قاشدی)) یعنی چله فرار کرد وشلوار سطان را باخودبرداشت و برد. بیشتر رسوم کهن و باستانی مردمان آذربایجان و منطقه بناب در عین سادگی خالی از هرگونه خرافات و جهل است

دهه پنجاهی و شصتی

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 25 ژانویه 2021

متولدین دهه های چهل و پنجاه در میان مدرنیسم و سنت درگیرند بخت واقبال متولدین این دو دهه همواره با سختی هایی روبرو بود چون ایشان نه بسان دهه های کنونی امکان استفاده از شادی ها را دارند و نه توانستند همچون دهه های قبل از خود زندگی شادیان و مفرحی داشته باشند.همواره میان آب و آتش هستند به روزگار پیری کمتر کسی از افراد این دو دهه میتوانند از دوران نوجوانی و جوانی خود خاطرات خوش و شیرین تعریف کنند

حضور متولدین دهه های پنجاه وشصت در جشن های عروسی رنگ و آب دیگری داشته است و بهترین مکان برای اظهار شادی و تفریح کودکان،نوجوانان،جوانان و تمامی رده های سنی و جنسی اهالی بوده است.این امر با توجه به سبک برگزاری و کیفیت مجالس عروسی دهه های قبل قابل استنباط است.شادیها و خنده های همگان تصنعی نبوده هر چه از دل برآمده همان بوده است.

همنشینی با دوستان جوانان دهه ۴۰:اقایان بهروز نصیری،پرویز بیرامی،حضرتقلی ناصری،یوسف احدزاده،گلاب شبانی،قادریوسفی،قابیل یوسفی،فرامرز حنیفه و حسین بیرامی و چند نفر ناشناس

 

جشن عروسی و حضور نوجوانان دهه پنجاهی و شصتی :آقایان حسین بارانی،رضا برقی،جعفرابراهیمی،جعفر باقرزاده،محبوب غیاثی،اسماعیل اصغرپور،باقردرخشان،عباس ملکزاده ،ناصر سبحانی ومصطفی حاتمی

در کنار مادر بزرگ وپدربزرگ -کودکان دهه ۵۰

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 22 دسامبر 2020

عمر میگذرد
و من بیش تر میفهمم
که هیچ چیز در دنیا
ارزش گریه کردن را ندارد!
ما آدم ها مدام چیزهایی را که اسمشان را مصیبت و بدبختی میگذاریم
در سرزمین افکارمان میچرخانیم و دور میکنیم و همین باعث میشود در صدسالگی حسرتِ لذت نبردن از زندگی را بخوریم!
شاید کلمه ی رها کردن و فرار کردن برای چنین لحظاتی به وجود آمده اند…
از غصه هایت فرار کن
در ناکجا آبادِ درونت رهایش کن؛
و به دنبال هر چیز که شادت میکند روانه شو…
زندگی اگر چیزهای زیادی برای گریه کردن دارد،
چیزهایی هم برای لبخند زدن دارد

فقط کافیست از ته دلت بخواهی که زندگی را زندگی کنی..

تصویر ثبت شده به دهه ۵۰
آقایان یوسف نصیری _ شادروان حاج مختار نصیری _ پرویز نصیری _ شادروان لطیفه وکیلی

خانواده زاوشتی در دهه ۶۰

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 22 نوامبر 2020

👨‍👩‍👧‍👧👨‍👩‍👧‍👧در هر دوره از زندگی کسانی را داریم که در کنار ایشان لحظات شیرین وتلخی را سپری میکنیم این لحظات بعد از چندین سال تبدیل به خاطره ای میشوند که نوستالوژی نام میشوند اکثر نوستالوژی ها شیرین هستند در گذشته هرکس حضور درکنار پدربزرگ، مادربزرگ، عمو ، دایی وعمه و…تبدیل به خاطرات شیرینی میشوند که تکرارناپذیرند

👬جمعی از بزرگان خانواده نظر علی زاده در اوایل دهه شصت اقایان حسن، محبوب و مرحوم محمد نظرعلی زاده

دوچرخه در زاوشت

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 24 اکتبر 2020

🚴‍♀️🚵‍♂🚵‍♀️🚵‍♂🚴‍♀️🚵‍♂🚵‍♀️🚵‍♂🚴‍♀️دوچرخه از اولین روز های ورودش به ایران مورد توجه مردمان منطقه بناب به دلیل محیط جغرافیایی آن قرار گرفت و ساکنان این منطقه بیشتر کارهای روزمره خود را با این وسیله نقلیه سبک انجام میدادند بر این اساس نیاز به مکانی برای تعمیر این وسیله نیز احساس شد. در زاوشت نیز برای این وسیله تعمیرگاههایی از همان روز ورود دوچرخه به آن ایجاد شد.

📸اقای احمد قهرمانپور از تعمیرکاران دوچرخه در زاوشت است که بیش از چهار دهه به این شغل میپردازد.تصویر مربوط به سال ۱۳۶۱

جشن شب حنابندان

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 24 اکتبر 2020

🎸🎺🎺🎷🎷🥁🥁مواقعی شاد زیستن را با لودگی و اوباشگری اشتباه میگیریم شاد ی و شاد زیستن حق همه است که در آن بدون آزار رساندن به دیگری از تمامی لحظات خویش نهایت بهره را ببریم .نیازی نیست که برای ایجاد شادی حتما مجلسی یا محفلی باشد هر چند که در گذشته بهترین مکانهای شادی عروسی ها بوده و خرد و کلان در این محافل به ابراز شادی میپرداختند ولی امروزه نیز میتوان با اندکی تامل چنین مکانهای شادی افرین را که مردمان بشدت به آن نیاز دارند پیدا نمود

📸جشن عروسی آقای علی تیموریان دهه ۷۰ آقایان مجید وحدتی،ولی پادار،یونس رجب زاده،علی تیموریان،جلیل احدزاده،منصور ابراهیم پور،سعید پاشاییان و ولی اله نصیرزاده

ایام جنگ

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 26 ژوئن 2020

👮👮👮اوایل دهه ۶۰ همزمان با آغاز جنگ جوانان زاوشت نیز راهی مناطق جنگی شدند.دوستی ها و دورهمی در این سنگرها همواره بوده و جوانان زاوشتی با گردهم آمدن در کنار هم لحظاتی را جهت فراموش نمودن دغدغه دوری از خانواده به خوشی میگذراندند.

سربازان زاوشتی در سنگر زمستان سال ۶۱ اقایان کریم داداش زاده،قادر محمودیان،مالک فتحی،یوسف صافی و شهید علی ملکزاده و بقیه ناشناس

حمام زاوشت

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 5 ژوئن 2020

✅دود سیاه به جز در ایامی که خراب بود از دهانه لوله بتنی آن به افلاک میرفت از سحرگاه تا شامگاه روشنایی اش نشان از سلامتی و بهداشت میداد در زمانی که هنوز اهالی کمتر با واژه حمام شخصی آشنا بودند گویا سالگرد آغاز بکاریش اوایل دهه پنجاه بود که نزدیک به سه دهه برای اهالی شادابی و نشاط را به ارمغان می آورده است
📸تصویری از حمام زاوشت مربوط به دهه ۶۰  📸اوایل دهه ۶۰ آقایان قهرمان نژاد خلیلی و یعقوب یار محمدی در ضلع جنوبی حمام زاوشت که اکنون فقط نامش باقیست

ایام خوش کودکی و خاطرات

نوشته شده توسط : موسی نژادخلیلی در تاریخ : 22 آوریل 2020

بهترین دوران زندگی هر فرد بی شک دوران کودکی اوست اما امروزه اینگونه نیست و کودکان کمتر شادی می کنند درحالی که کودکان قدیم دائما درحال شادی و بازی با همسالانشان بودند شاید دلیل اصلی شاد نبودن کودکان امروزی ، بی حوصلگی والدین باشد که مدام کودکان را بخاطر بازی کردن و صدای تلویزیون سرزنش می کنند .

بچه های امروز با هر تلنگری می شکنند و شادی هایشان به سادگی جای خود را به افسردگی و اضطراب می دهند.بچه های قدیم بچه های شادی بودند، گواه این مدعا خود شمایید. اما بچه های امروز در کجای روزگار سیر می کنند؟

دوران کودکی پر خاطره ترین و زیباترین دوران زندگی است. دورانی است که هر چند ساله که باشید باز هم بد جور دلتان می خواهد به آن روزها برگردید و به بازیهایش، به همبازیهایش، به فیلمها و کارتونهای بی تکلفش، به خوراکی های خوشمزه اش و به شیطنت هایش فکر کنید.خلاصه دل تان لک می زند برای شادی های آن روزهایش و همه کار می کنید تا بلکه به نحوی دوباره آن شادی ها را در خودتان زنده کنید. اما انگار آن شادی ها مخصوص آن روزها بودند و بس .

واقعیت این است که بچه های امروز با اینکه در مقایسه با گذشته از امکانات بیشتری برخوردارند مثل تبلت تلویزیون و کلاس های تفریحی آموزشی و غیر ..
اما به اندازه بچه های دیروز شاد و سر زنده نیستند … چرا که امکانات شادی نمی آورد .

دوران کودکی ماها هر خانواده ای دست کم سه چهار تا بچه قد و نیم قد داشت، و در هر کوچه ای چند تا بچه هم سن و سال بودند که هر روز خانه یکی جمع می شدند و چند ساعتی با هم بازی می کردند. آن موقع ها اگر بچه ای مثلاً زمین می خورد حتی اگر رقیب بقیه هم بود، دیگران دستش را می گرفتند، اشکهایش را پاک می کردند، او را قلمدوش خود می کردند و تا رسیدن به خانه و آغوش گرم مادر مشایعت می نمودند .

بچه های کنونی مزه این حمایتها را درک نمی کنند، چون آن را کمتر چشیده اند و این دوران را زیباترین دوران زندگی نمی دانند . زیرا در هر خانواده ، بچه یکی دو تا بیشتر نیستند ؛ آن هم با چنان فاصله سنی که یکی برای دیگری والدی گری میکند . همسایه ها هم مثل قبل ها نیستند . دیگر پاتوقی برای جمع شدن بچه های کوچه وجود ندارد و بچه ها آنقدر همدیگر را نمی شناسند که بخواهند عصای زمین خوردنهای همدیگر شوند . فقط شما که طعم حمایت های همسالان تان را چشیده اید درک می کنید که چقدرحال آدم از این وضعیت خوب می شود !

آمار سایت
  • کاربران آنلاین : 0
  • بازدید امروز: 791
  • بازدید دیروز: 4688
  • کل بازدید ها: 3424688
  • تعداد مطالب سایت : 443
  • تعداد نظرات کاربران : 479
  • تعداد کاربران سایت : 2